رد پای نقش مایه های تزئیناتی معماری بومی روستایی گیلان در سرزمین آماردها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس

2 دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشگاه تربیت مدرس

3 دانشیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

خصوصیات اقلیمی گیلان موجب شده است که تحقیقات چندان شایسته‌ای در مورد آثار برجای مانده از دنیای کهن در این منطقه صورت نپذیرد و گیلان به‌ لحاظ شناسایی تاریخ کهن آن مهجور واقع‌ گردد. اما با نگاهی به ‌تزئینات معماری بومی در روستاهای گیلان می‌توان ‌نقش‌مایه‌هایی را مشاهده کرد که تا حدودی متمایز از دیگر نقاط ایران است. با بررسی کشفیات باستان‌شناسی پیش ‌از اسلام در منطقه نیز ردپایی از این نقوش را در معماری امروز می‌توان یافت. استمرار این نقش‌مایه‌ها و بن‌مایة فکری‌ای که موجب تداوم به‌کارگیری این نقوش بوده‌اند، شالوده این مقاله را تشکیل می‌دهد. مقاله بر پایة تحقیقات تاریخی ‌و توصیفی و با مطالعات اسنادی‌ و میدانی انجام پذیرفته است. در این مقاله، مقایسه‌ای تطبیقی بین تزئینات موجود از میان سیزده‌هزار شیء ثبت‌‌شده در موزة شهر رشت، برخی از اشیای در معرض نمایش در موزة ایران ‌باستان ـ که بخش اعظمی از آنها متعلق به تمدن آماردهاست از یک سو و تزئینات معماری بناهای سنتی روستایی گیلان بر اساس برداشت‌های میدانی از سوی ‌دیگر، صورت گرفته است. نوشتار با نگاهی کوتاه به تاریخ گیلان از زمان‌های کهن آغاز شده است و سپس کشفیات باستان‌شناسی اشیایی که در آنها طرح‌هایی به منظور تزئین به‌کار گرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفت. اهمیت تزئین و پرداختن به‌ جنبه‌های هنری خلق اثر، از مباحثی است که در حد مقاله به آن توجه شده است و مقایسة تطبیقی نقش‌مایه‌های تزئینی امروز با گذشته، محور اصلی این نوشتار است. در پایان، نحله‌های فکری مولّد این آثار هنری و عوامل این تداوم در به‌کارگیری طرح‌های همسان، مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل سخن آنکه هنرمند بومی گیلان، به‌رغم توانایی در ظهور هنر طبیعت‌گرا، بر اساس نحوة اندیشه درباب انگیزة غایی، دست به خلق هنر انتزاعی و هندسی زده است و این استمرار نحله‌های فکری، هنرهایی همسان را در طول تاریخ به وجود آورده است.
 
 

کلیدواژه‌ها