بیشتر کسانی که با معماری گذشتة ایران آشنا هستند، بهزودی از میان ما خواهند رفت و رفتن ایشان برابر است با از دست دادن گنجینهای از شناخت در این باره. هرچند اهمیت منابع شفاهی در مطالعات تاریخ معماری، بهویژه تاریخ معماری ایران روشن است، تاکنون هیچ پژوهشی درباره رابطة حوزة مخصوص این گونه پژوهش، یعنی تاریخ شفاهی، با تاریخ معماری و تاریخ معماری ایران نشده است. در این مقاله به این رابطه و حوزة حاصل از پیوند آنها یعنی «تاریخ شفاهی معماری ایران» میپردازیم. شناخت شاخة «تاریخ شفاهی معماری ایران» بیش و پیش از هر چیز مستلزم داشتن تصوری روشن از آن است؛ بههمین سبب در این مقاله، از چیستی تاریخ شفاهی معماری ایران میپرسیم. برای این کار، نخست شناختی اجمالی از تاریخ به دست میآوریم و ساختار پژوهش آن را میجوییم. ساختار پژوهش تاریخی را مبنایی برای بیان چیستی تاریخ شفاهی و چیستی تاریخ معماری ایران میکنیم. تبیین چیستی تاریخ شفاهی و تاریخ معماری ایران بر پایة ساختاری مشترک، راه را برای پیوند این دو شاخه و تعریف تاریخ شفاهی معماری ایران میگشاید. پژوهش حاضر درآمدی است بر تاریخ شفاهی معماری ایران و تدوین و تبیین مبانی نظری این شاخة جدید تا سرآغازی شود برای پژوهشهای آتی و دستیابی به دانش آشنایان به معماری ایران، و نگهداری این میراث ارزشمند برای آیندگان.