2024-03-29T04:17:17Z
http://aup.journal.art.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=115
نامه معماری و شهرسازی
aup.journal
2717-1299
2717-1299
1398
11
22
مطالعه تطبیقی بومآشکاری دو سکونتگاه در مجاورت رود دره درکه: روستا شهر درکه و شهرک غرب
آیدا
اسماعیل زاده سیلابی
کورش
گلکار
سیدحسن
تقوایی
مرجان
نعمتیمهر
توسعه شهری بهعنوان بخش جدیدی از اکوسیستم طبیعی موجود، کارکرد اکولوژیک و خدمات اکوسیستمی آن را دگرگون میسازد. تأثیرات منفی این تغییرات باید تا حد امکان تقلیل و تجربه محیط طبیعی توسط مردم تداوم یابد. افزایش تجربه طبیعت، سلامت روانی و جسمانی افراد را متأثر ساخته، بهواسطه تأثیر بر آگاهی، رفتارهای حمایتگرایانه از طبیعت را تشویق مینماید. بومآشکاری از رویکردهایی است که در پاسخ به این مسئله و با تأکید بر ارتقای کیفیت محیط طبیعی و تسهیل ادراک مردم مورد توجه قرار گرفت. هدف اصلی این مقاله سنجش تأثیر محیط انسانساخت بر کیفیت بومآشکاری محیط است. بدین منظور دو محدوده سکونتگاهی در شهر تهران در مجاورت رود دره درکه انتخاب گردید. محدوده نخست بهصورت ارگانیک و در گذر زمان ساخته شده و محدوده دوم محیطی برنامهریزی شده است. نمونههای پژوهش دارای کیفیتهای اکولوژیک تقریباً مشابه بودند و عوامل مداخلهگر ناشی از آن در حداقل مقدار است. با بهکارگیری روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، بومآشکاری در دو محدوده برگزیده سنجش گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد، میزان بومآشکاری در دو محدوده با یکدیگر تفاوت دارد و افزایش بومآشکاری موجب افزایش آگاهی افراد از گونههای گیاهی و جانوری میشود. نتایج نشان میدهد محیط ارگانیک در مقابل محیط برنامهریزی شده، فرصت تجربه محیط طبیعی و بومآشکاری آن را بهطور چشمگیری افزایش میدهد.
کیفیت بومآشکاری
محیط ارگانیک و محیط برنامهریزی شده
آگاهی
کارکرد اکولوژیک
2019
05
22
5
18
http://aup.journal.art.ac.ir/article_686_391a273152843933ffd3d2036b87485e.pdf
نامه معماری و شهرسازی
aup.journal
2717-1299
2717-1299
1398
11
22
بررسی تأثیر مؤلفههای کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمینهای مسکونی در محله زعفرانیه تهران
وحید
آریان
حمید
ماجدی
زهرا سادات
سعیده زرآبادی
در کشور ما ارزشگذاری بر املاک و مستغلات بهعنوان یکی از مهمترین عناصر سبد خانوارهای شهری، متولی خاصی ندارد و عملاً دفاتر مشاور املاک، سازندگان و مالکین هریک و با توجه به منافع خود ارزش یک ملک را تعیین میکنند. از سوی دیگر ارزش زمین شهری، خود رابطۀ مستقیمی با دسترسی به امکانات کالبدی-فضایی شهر دارد. این مقاله بر آن است تا مؤلفههای کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمینهای مسکونی را در محله زعفرانیه شهر تهران، بهعنوان نمونه موردی بررسی کند و در خلال مرور ادبیات موضوع و مصاحبه با کارشناسان، سرمایهگذاران و ساکنین محله، مؤلفههای مستخرج را با استفاده از روش ANp اولویتبندی و وزن دهی نماید. ابزار تحقیق شامل مصاحبه با کارشناسان بخش املاک و تهیه پرسشنامه بوده و جهت حجم نمونه از فرمول کوکران با حجم نمونه 80 نفر و برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSSو Excelاستفاده شده است. نتایج نشان میدهد مؤلفههای دید به نقاط اطراف زمین (249/0)، دسترسی به امکانات و فعالیتهای شهری (051/0)، ساختار قطعات زمین (011/0)، آسایش محیطی (065/0)، تصویر ذهنی ساکنین (441/0) و میزان امنیت محیط (228/0) بر قیمت زمینهای مسکونی محله زعفرانیه تأثیر داشتهاند.
مؤلفههای کالبدی- فضایی
فرایند تحلیل شبکهای
قیمت زمین مسکونی
محله زعفرانیه تهران
2019
05
22
19
36
http://aup.journal.art.ac.ir/article_687_7dec43c0570edfaeb4e7aa8ca91ea62f.pdf
نامه معماری و شهرسازی
aup.journal
2717-1299
2717-1299
1398
11
22
ارزیابی کارکرد مکان سومی کافهها برای جوانان در خیابان انقلاب و ولیعصر
هانیه
مرتاض هجری
آتوسا
مدیری
مکانهای سوم، مکانهای عمومی و جذابی هستند که زندگی غیررسمی شهروندان در آنها شکل میگیرد و از این رو به پویایی فضای شهری که بستر حضور این مکانها هستند، کمک میکنند. با توجه به ویژگی مکانهای سوم و نیازهای گروه سنی جوان که برقراری روابط اجتماعی با گروه همسالان و پر کردن اوقات فراغت است، در این پژوهش از میان انواع مکانهای سوم، کافهها که نماینده مبادله اجتماعی و مطابق با نظر الدنبرگ بارزترین نمونۀ مکان سوم هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر در حیطه پژوهشهای کیفی قرار دارد که با استفاده از روش تحلیل موضوعی به بررسی کافهها و کافیشاپهای دو خیابان انقلاب و ولیعصر شهر تهران میپردازد. هدف این پژوهش تطابق دادن مکانهای مذکور با ویژگیهای مکان سوم و جاذب جوانان و تأثیر آنها بر تولید فضا بر اساس تفاوت کارکردی کافه و کافیشاپ و نقش متفاوتشان در شکلدهی به زندگی روزمره است. نتایج حاصل نشانگر آن هستند که اگرچه این مکانها کارکرد اولیه یکسانی دارند، اما فرم و کارکردهای ثانویه آنها تحت تأثیر ویژگیهای بستر قرارگیریشان بهگونهای متفاوت شکل میگیرد. همین امر سبب بازتولید تمایز ماهیت کافهها و کافیشاپها بهعنوان مکانهای سوم و بازخورد آنها بر بستر قرارگیریشان میگردد.
فضای شهری
مکان سوم
کافه و کافیشاپ
جوان
خیابان انقلاب و ولیعصر
2019
05
22
37
52
http://aup.journal.art.ac.ir/article_688_d7cf6a4d1b77ff4778782eb346f17f44.pdf
نامه معماری و شهرسازی
aup.journal
2717-1299
2717-1299
1398
11
22
علتشناسی بروز تقاضاهای اجتماعی در خروج میراث معماری از فهرست آثار ملی ایران بررسی موردی: تقاضاهای مالکان بناهای تاریخی در بافت تاریخی شهر تهران طی دهۀ گذشته
محمدعلی
کبیری
علیرضا
رازقی
یحیی
نقیزاده محجوب
فرآیند حفاظت از میراث معماری علاوه بر مرتبط بودن با مباحث فنی و کالبدی، با وجوه مختلف فراکالبدی همچون جنبههای اجتماعی ارتباط تام دارد. بنا بر شواهد موجود، بافت تاریخی شهر تهران شاهد تهدیدهای جدّی در زمینۀ مواریث معماری ملی مبتنی بر ابطال عملیات ثبت بناها از فهرست آثار ملی از سوی مالکان و بهرهبرداران آنها بوده است. فرضیۀ پژوهش حاضر از یک سو بر وجود ضعف در ابعاد شناختی مالکان بناهای باارزش تاریخی فرهنگی نسبت به اهمیت حفظ میراث معماری تأکید دارد و از سویی دیگر به ضعف در هماهنگی، همپیوندی و پوشش لازم میان «سیاستها و قوانین و مقررات حفاظت از میراث معماری» با «نیازها و خواستههای صواب مالکان بناهای تاریخی» اشاره میکند. لذا پژوهش حاضر در صدد شناخت علل بروز تقاضاهای مالکان و بهرهبرداران بناهای ثبتی جهت ابطال عملیات ثبت میراث معماری تحت تملک خود از فهرست آثار ملی در قالب موردپژوهی شهر تهران بوده است. هدف این پژوهش ناظر به ارتقای کیفیت فرآیند حفاظت مبتنی بر رفع و یا کاهش مسائل مرتبط در حوزۀ اجتماعی است. یافتههای حاصل از بررسیهای بهعمل آمده در این مقاله بیانگر آن است که علل مختلفی در بروز تقاضاهای اجتماعی ذکر شده نقش دارند که از جمله مهمترین آنها عبارتاند از: ضعف در شناخت و آگاهی مالکان نسبت به چرایی و چگونگی حفظ مواریث معماری، ضعف در توجه به نیازها و مشکلات ذینفعان از جانب نهادهای متولی حفاظت، ضعف در جامعیت قوانین و مقررات مرتبط با موضوع و فقدان سیاستهای تشویقی برای مالکان بناهای واجد ارزش تاریخی و فرهنگی.
تقاضاهای اجتماعی مالکان
میراث معماری
ثبت آثار ملی
بافت تاریخی تهران
2019
05
22
53
70
http://aup.journal.art.ac.ir/article_689_b51a565f0284d5387041ad9a01e29950.pdf
نامه معماری و شهرسازی
aup.journal
2717-1299
2717-1299
1398
11
22
رهیافتی بر خوانش روابط اجتماعی در بافت تاریخی بررسی موردی: گذر تاریخی آقا بزرگ کاشان
ملیحه
محسنی
علی
زمانیفرد
تاکنون غالب رویکردهای حفاظت از بافتهای تاریخی ایران معطوف به ویژگیهای کالبدی بوده است. این در حالی است که در طول حیات و تداوم شهرهای تاریخی، فضاهای تاریخی با وجود ارزشهای ملموس و ناملموس برآمده از ساختارهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رشد و رونق یافتهاند. در این پژوهش روابط اجتماعی بهعنوان یکی از عوامل سازندۀ بعد اجتماعی که خود جزئی از میراث ناملموس و نیازمند حفاظت تلقی میشود، عامل پویایی مؤثر بر کالبد و اثرپذیر از کالبد و فرهنگ در نظر گرفته شده است که با افزایش نیروی محرکۀ درونی در چارچوبی تعریف شده میتواند در حفاظت داخلی مؤثر واقع شود. لذا شناخت مصادیق روابط اجتماعی گذشته و اکنون و چگونگی احصا و خوانش آن بهعنوان اهداف این پژوهش تعریف شدهاند. گذر تاریخی آقا بزرگ کاشان بهعنوان یکی از فضاهای عمومی بستر بررسی روابط اجتماعی بوده است. این پژوهش ترکیبی از مطالعات کتابخانهای و میدانی است. مصادیق کلی خوانش روابط اجتماعی و شاخصهای رفتاری از طریق مطالعات کتابخانهای و نظر محققان در حوزۀ جامعهشناسی شهری دریافت شده است. مصادیق روابط اجتماعی گذشته با رویکردی زمینهگرا از طریق مصاحبه با ساکنان قدیمی و مطالعات تاریخی شناسایی شده است. مقایسۀ این مصادیق با روابط اجتماعی کنونی که از طریق مصاحبه با ساکنان و مطابقت دادن فضاها و عناصر کالبدی در نقشههای تاریخی و حال و روابط اجتماعی در آنها به دست آمده به شناسایی تغییرات منجر شده است. این اقدامات سبب نیل به نتایجی همچون پیشنهاد شیوۀ برداشت روابط اجتماعی در محیطهای شهری تاریخی، ساخت چارچوبی جهت خوانش روابط اجتماعی در بافتهای تاریخی، درک محیط ساخته شده و تأثیرات آن بر روابط اجتماعی و غیره شده است.
روابط اجتماعی
برداشت روابط اجتماعی
خوانش روابط اجتماعی
بافت تاریخی
کاشان
گذر آقا بزرگ
2019
05
22
71
90
http://aup.journal.art.ac.ir/article_690_546d2d07bf5d602195a3724cc1b55341.pdf
نامه معماری و شهرسازی
aup.journal
2717-1299
2717-1299
1398
11
22
آموزش برداشت آگاهانه از نمونههای معماری: رویکردها و راهکارها
لیلا
علیپور
محسن
فیضی
اصغر
محمد مرادی
غلامرضا
اکرمی
دانشجویان معماری معمولاً در شروع طراحی نمونههای مشابه را جستوجو و مطالعه میکنند. توصیه به بهرهگیری از آثار معماری در طراحی در جهت ارتقای کیفیت طراحی انجام میشود. اما اگر این آثار به شیوه نادرست استفاده شوند به کپیبرداری و برداشت سطحی منجر میگردند. در این پژوهش سؤال اصلی این است که چگونه میتوان به دانشجویان شیوه صحیح برداشت از آثار معماری را آموخت. در این تحقیق فرآیند بهرهگیری از آثار تحت عنوان فرآیند برداشت در سه مرحله انتخاب اثر، خواندن اثر و آفریدن ایده تعریف میشود. سپس به مطالعات و دستاوردهای سایر پژوهشگران مراجعه شده، عوامل مؤثر، رویکردها و راهکارهای ارتقای هر مرحله از برداشت به روش کیفی بررسی میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد در مرحله انتخاب اثر، نوع داده (نقشهها، تصاویر، دیدن واقعیت اثر، زمینه و سایر آثار مرتبط) بر مراحل بعد تأثیرگذار است. یافتهها همچنین نشان میدهد ویژگیهای طراح (خبرگی، توانایی، اهداف و رویکردها) بر کل فرآیند برداشت مؤثر است. در انتها نتیجهگیری میشود که راهکارهای ارتقای برداشت که میتواند در آموزش معماری مورد استفاده قرار گیرد شامل استفاده از آثار متنوع و دادههای متنوع از اثر، خواندن همهجانبه، ارتقای مهارت ایدهآفرینی و تمرین برداشت است.
برداشت از اثر
ایدهآفرینی
طراح
آموزش معماری
2019
05
22
91
106
http://aup.journal.art.ac.ir/article_691_54cba7fe50d538d3280278aee1e12a7e.pdf